سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ طنز کاکتوس

 

دانشمندان، حاکم بر مردم اند . [امام علی علیه السلام]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?کاکتوس

سه شنبه 85/12/15  ساعت 3:0 عصر

شعر طنز1

با عرض معذرت از سید ضیاءالدین شفیعی!
امید مهدی نژاد




امروز شاید باید از خون گلو خورد
نان شرف از سفره های آبرو خورد

سید ضیاءالدین شفیعی


امروز شاید باید از باد هوا خورد
با اشتها از ابتدا تا انتها خورد

امروز شاید باید از نو مثل سابق
پیش تمام راستان فی الفور تا خورد

ای کاش می شد اکس ترکاند و هوا رفت
آنقدر پر زد تا به دیوار فضا خورد

یا مثل آن استادمان یک گوشه افتاد
هی شعر گفت و پشت بندش هی دوا خورد

***

یک شب درون جنگلی خوابیده بودم
خرسی مرا در رختخوابش دید، جا خورد

آمد مرا یک لقمه چپ سازد، اما
بیچاره را از پشت سر یک اژدها خورد

آن اژدها مثل زمین خواری زمین را
از قطب تا پایینِ خط استوا خورد

ترسید از ترکیب مان رودل بگیرد
آن را جدا، این را جدا، من را جدا خورد

(البته او در راستای انقلاب است
چیزی اگر هم خورد در این راستا خورد)

***

شاید تمام حرفم این باشد، جماعت!
لب تشنه باشی می شود گاهی ربا خورد...

نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 85/12/15  ساعت 2:54 عصر

خبر

بیشتر پیام های کوتاه در ایران محتوای طنز و فکاهی دارد -
ایران اکونومیست -- 

بر اساس نتایج پژوهش یک دانشجوی کارشناسی ارشد، مهمترین کاربرد سرویس پیام کوتاه (SMS) در بین دانشجویان، جنبه تفریحی و سرگرمی آن است و محتوای بیشتر پیامها مربوط به مطالب طنز می باشد.

شهرام من کجایی ....شهرام چه بی وفایی...... -
خبرگزاری ایسکانیوز -- 
ایسکانیوز:گروهی ازدانشجویان دانشگاه تهران بابرگزاری آیین ویژه ،لوح طنز تقدیر از چهره برتر مفاسد اقتصادی را به شهرام جزایری عرب اهدا کردند.

در ایام نوروز مجموعه طنز «خنده و اسارت» از شبکه دو سیما پخش می شود -
خبرگزاری فارس -- 
مجموعه طنز «خنده و اسارت» با تکنیک کولاژ از شبکه دوم سیما پخش می شود.

 

رؤیا صدر در همایش هنر انقلاب: طنز انقلاب با سعه صدر مسئولان پا گرفته است -
خبرگزاری فارس -- 

یک طنزپرداز گفت: طنز انقلاب در سایه مرارت طنزپردازان و تحمل و سعه صدر انقلاب و مسئولان پا گرفته است.
نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 10:18 صبح

فرق درس خوندن پسزها با دخترها

فرق درس خوندن پسزها با دخترها
دخترها:

بعضی از اونا واقاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند
بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...
یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.


و اما پسر ها:


یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ...
یه کم که درس خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند
و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون تموم میشه
حال ندارند برند بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون.
همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده . خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی

نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 10:14 صبح

کاربرد بوق در ایران

کاربرد بوق در ایران

1بوق کوچولو
سلام علیک
احوال پرسی با راننده آشنا

۲بوق
به...خیلی مخلصیم
احوال پرسی با راننده آشنا

۳بوق
کجایی بی وفا
احوال پرس با راننده آشنا

۵۶۹بوق
کجا؟؟؟
ویژه مسافرکشی

بوق بدون وقفه به مدت نیم ساعت
بدو بیا دیر شد
صدا زدن خانم جهت رفتن به مهمانی

بوق بدون وقفه معمولی با آهنگ
دید دید ... دیدید دید!!
جلوی مراکز درمانی هنگام مشاهده ماشین عروس حتی خالی!

نصب بو قطار روی پیکان
ندارد
نشانه ذوق سرشار راننده

نصب بوق کامیون روی موتور سیکلت
ندارد
نشانه بزرگواری موتور سوار

نصب آژیر بجای بوق
بی بو.. ببو ...
ویژه رانندگانی که عشق پلیس بازی دارند

نصب صدای خروس به جای بوق
قوقولی قوقو...
ویژه روستایی های عزیز که سالهاست از روستا دور مانده اند!!

تیس تیس
ندارد
کلاس بالای راننده


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 10:10 صبح

فرار بزرگ

فرار بزرگ

شهرام دگر حوصلۀ دام نداشت

در بند کشیدنش سرانجام نداشت
در رفت به اصطلاح اما بنگر
این کار طرف برات پیغام نداشت؟
***********************
چون حوصله اش زدست بعضی سر رفت

شهرام ز محبس اوین آخر رفت

با این همه جرم و اتهامات درشت

خندید به ریش مان ولیکن در رفت

*************

جمعی که محبتی ندیدند زاو

در محبس و زنجیر قرارش دادند

آنان که نمک خورده و مدیون بودند

زنجیر گشودند و فرارش دادند

********************
از رفتن او دو دسته دلشاد شدند

بشکن زده و زغصه آزاد شدند        

یک دسته نمک خوران بی نام و نشان

کز شانس بلند جمله از یاد شدند

یک قوم دگر که از سر بدشانسی

در لیست نمک خوران قلمداد شدند


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 10:7 صبح

مردها و خانم ها مثل چی هستند؟

مردها و خانم ها مثل چی هستند؟

مرد ها مثل چی هستند ؟

مردها مثل مخلوط کن هستند :
در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد .

مردها مثل آگهی بازرگانی هستند :
حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد

مردها مثل کامپیوترهستند
کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند .

مردها مثل سیمان هستند :
وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی .

مردها مثل طالع بینی مجلات هستند :
همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاًهم اشتباه می گویند .

مردها مثل پاپ کورن ( ذرت بو داده ) هستند :
بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند .

مردها مثل باران بهاری هستند :
هیچوقت نمیدانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود .

مردها : مثل پیکان دست دوم هستند
ارزان و غیر قابل اطمینان هستند .

مردها مثل موز هستند :
هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند .

مردها مثل نوزاد هستند :
در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید .
خانوم ها خوشحال نشین چون من عدالت رو رعایت میکنم

خانم ها مثل چی هستند ؟

خانم ها مثل رادیو هستند :
هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند .

خانم ها مثل شبکه اینترنت هستند :
از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارند .

خانم هامثل چسب دوقلو هستند :
اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد دیگر باید سیم را برید .

خانم ها مثل موتور گازی هستند :
پر سر و صدا و کم سرعت . کم طاقت

خانم ها مثل رعد و برق هستند :
اول برق چشمهاشون می رسه بعد رعد صداشون .

خانم ها مثل لیمو شیرین هستند :
اول شیرین و بعد تلخ می شوند .

خانم ها مثل موبایل هستند :
هر وقت کاری مهم پیش می آید در دسترس نیستند .

خانم ها مثل گچ هستند :
اگر چند دقیقه مدارا کنید آنچنان سخت می شوند که هیچ شکلی نمی گیرند .

خانم ها مثل کنتور برق هستند :
هر از چند سالی یکبار سن آنها صفر می شود .

خانم مثل فلزیاب هستند :
هرگاه از نزدیکی طلافروشی رد می شوند عکس العمل نشان می دهند


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 10:2 صبح

دزدان شهر

دزدان شهر
اندر این شهر بسی دزدانند
همه چیز از همه کس می دزدند
کله وکفش، زهر بی سر وپا
سمعک ازناشنوا می دزدند
چه توان گفت، که رندان دغل
گاهی از کور، عصا می دزدند
یا که از زاهد وارسته قبا
یا که از شیخ، عبا می دزدند
کیف زنهای موتور دار وزرنگ
کیف را توی هوا می دزدند
تا ابد لعن به دزدان دوا
چون ز بیمار، شفا می دزدند
قدرت از روغن وبنزین رفته
من ندانم که چه را می دزدند
بهره ی بانک، چو افزوده شود
یعنی این جمع، ربا می دزدند
آب را تیره وآلوده کنند
از هوا نیز، صفا می دزدند
نصف شب آب مرا می بندند
سر شب برق شما می دزدند
گر چه دزدی عمل بی جایی ست
گاهی البته بجا می دزدند
موقع خوردن سیلی این جمع
سر خود را به خدا می دزدند
قطع ید کردن آنان سخت است
دست را این نجبا می دزدند
اثر از مهر ووفایی گر نیست
عجبی نیست، وفا می دزدند
شاعرا، طنز سرایی بس کن
چون که اشعار تو را می دزدند!

نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 10:1 صبح

اصل بقای ماده و انرژی

اصل بقای ماده و انرژی
هست محکوم انقراض وزوال
هر چه جز ذات قادر متعال
همچنین معتقد، گروه زیاد
به بقای انرژی اند ومواد
زین جهت، قائلند اهل علوم
که انرژی نمیشود معدوم
بلکه چون سوخت یا که رفت هدر
خود مبدل شود به نوع دگر
اصل دیگر در این دیار ونظام
هست اصل بقای پست ومقام
فی المثل گر یکی مدیر شود
یا که یک دوره ای وزیر شود
نشود زان سپس سر آسیمه
چون که باشد مقام او بیمه
چه بسا یک مدیر اجرایی
شده اخراج وبا توانایی،
گر چمن بوده است گل شده است
صبح فردا، مدیر کل شده است!
خود به یک جو نرفته گر آبش
یا اگر خورده است زیرآبش
طفلکی کرده است استعفا
شده وردست یک تن از وزرا
بعد از آن یا خودش وزیر شده
یا فلان سازمان، مدیر شده
شده بر حسب میل، یا مقدار
ضابط وشهردارواستاندار
سیصد وشصت جا موسس شد
یا اقلا وکیل مجلس شد
می شود، گر کند ز یاران قهر
عضو شورای روستا یا شهر
گر نشد بعد از آن مدیر ورئیس
می کند روزنامه ای تاسیس
تا بگوید که: راه، سد شده است
ای خدا، مملکت چه بد شده است!
می شود غالبا به این ترفند
دست او باز به جایی بند

پسرم، خیر اگر که در سمت است
در مدیریت ومعاونت است
((ابوالفضل زرویی نصر آباد))

نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/12/6  ساعت 9:47 صبح

خصوصیات دانشجویان دختر

خصوصیات دانشجویان دختر:
ترم 1- اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! {پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال GF نباشید چون اولاً پا نمدهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد(یکی در هر 10 میلیون سال)همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد !} فقط برای عملیات قضای حاجت به WC می روند.طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد.به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند.تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند.سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!) در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!

ترم 2 – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند! متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشودولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد.سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند.کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود.نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه میگیرند.اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون:سلام علیکم ورحمة الله و برکاته! دو- سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند!(استغفرالله)

ترم 3 - به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند.به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده WC قضای حاجت نیست!!!سوژه خنده پیدا می کنند.همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا 4 جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند.می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود.در جواب سلام شما میگویند سلام!

ترم 4 – با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند.ابروها نازک میشودو سیبیل ناپدید!در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!!همیشه در دانشگاه از قسمتهای "پر پسر" عبور میکنند.شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!(نکته:اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: 1- دختره ترم 4 درس میخونه.2-شما خوشتیپید!.3 – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!)
شروع میکنن به نوشتن جزوه !هر 2-3 شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا.(خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن!(آره جون خودت .بیچاره پدر ,مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست!!!!) در جواب سلام شما میگویند:سلام.چطوری؟خوبی؟

ترم 5 –یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF ) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود!اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با WC کار دارند!چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی)کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است!(اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!) به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند!یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است!تابلو میشوند.کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند.سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند!
در جواب سلام شما (بعد از 10 دقیقه!) می گویند:اوا سلام ببخشید حواسم نبود(طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست....خاک بر سرت!)

ترم 6 – خیلی تابلو میشوند!عاشق میشوند! مورد سوءاستفاده قرار میگیرند!مشروط میشوند!!!

ترم 7 – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند!مشروط میشوند!

ترم 8– دوباره آدم میشوند.دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند(من لذت می برم میبینم این جوونا.......!)جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند.در به در دنبال شوهر میگردند.به نگهبان جلوی در دانشگاه هم پا می دهند.به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!

بعد از دانشگاه: ازدواج میکنند و رخت بچه میشورند

نظر شما( )
?کاکتوس

پنج شنبه 85/12/3  ساعت 12:47 عصر

دلم می خواد کف بکنم



دلم می خواد کف بکنم (شعر طنز)

دلم می خواد کف بکنم

 

دلم می‌خواد داد بزنم

جیغ بزنم، جیغ بنفش

پاره کنم لباسمو

برم حموم با کت و کفش

 

دلم می‌خواد زار بزنم

صدام بره به آسمون

کتابامو شوت بکنم

از تو حیاط به پشت بوم

 

دلم می‌خواد پر بکشم

مثل مگس به هر طرف

وزوز و ویزویز بکنم

لقمه بگیرم از علف

 

دلم می‌خواد کف بکنم

مثل پودر لباس شویی

باد بکنم، گنده بشم

مدام برم به دستشویی

 

فکر نکنی دیوونه‌ام

یا خیلی درب و داغونم

نه عزیزم من سالمم

فقط کمی نوجوونم.

 


نظر شما( )
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

روزه گرفتن بعضی ها ...!
لباس فرم
هدفمند کردن یارانه ها
طنز نوروزی
مونتاژیات ادبی !
آنفولانزا
دوبیتی طنز
انواع پیغامگیر… گوش کنید!!
مجموعه شعر طنز...8
مجموعه شعر طنز...7
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

218785

بازدید امروز

6

بازدید دیروز

33


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

وبلاگ طنز کاکتوس

 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

بهار1388
زمستان1387
پاییز 1387
بهار1387
پاییز1386
تابستان1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1388
پاییز 1388

 لینک دوستان

با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!!
طنز نوشته های من
از قلم اندیشه تراوش می کند
یادداشت های من
کوراب
بازتاب نفس صبحدمان
حسین پناهی
دست نوشته های پراکنده من
شبکه علمی کشور

اشتراک