سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ طنز کاکتوس

 

نرسیدن خیرت [به دوستان] به دوستی [آنان]با دیگران می انجامد . [امام علی علیه السلام]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?کاکتوس

شنبه 85/11/28  ساعت 10:12 صبح

علم بهتر است یا حلوا؟!!

علم بهتر است یا حلوا؟!!

20 آوریل 1906 است و خاک و غم فضا را تسخیر کرده ...

مــادام کــوری  شـده بیوه شب پیش

نــشــسـتـه روی قـبر همسر خویش

انــشــتـیـن آمــده افـتــاده بــر خــاک

گریـبــان کــتــش را مــی زنــد چــاک

گالیله، دیده اش، دیگی ز خون است

ارشــمـیـدس سـر مـرز جـنون است!

گــوتــنـبـرگ آمــده بـی حال و بـیــمار

زنــد اعــــلــامــــیــه بــر  روی دیــــوار

نـیـکـل تـسـلا، ارسـطـو، هانری بکرِل

ریـتی، پاسکال، الی ویتنی، گرام بِل

الکـسـانـدر پـوپـوف، ولتا، وات استون

بـرانـدِنـبـرگ و وستینگاس و تامسون

هـمـه بـا هـم بـه دور خـاک مـرحـــوم

زنـنـد آن دسـت خـود بر سر چو باتوم

شـده دریـا پـــدیـــد  از اشـــک دیــده

نـــوبــل گـوید که «این ماتم شدیده»!

هــمــه مـشـغـول اشـک و سوگواری

کــه آمــد نـاگـهـان صــوت الـحــماری

بـــزد فــــریـــاد غــرایــی رادرفـــــورد:

«تــمـام دیـس حـلـوا را هـابـر خورد»!

هــمـه ســرهـا بــیــامـد سـمت بالا

نــظــرهــا رفـت ســوی دیــس حـلوا

بـه نــاگــه کـل مـجـلس در پی دیس

بـرای خوردن حــلــوا کـشـــد گـیـس

چـنـان غوغا شد اندر قطعه ی هفت

کــه حـتی مرده هم دنبالشان رفت!

 

بـیــامــوزیـــد ازیـــن قـصــه یـکی پند

که دانـش ارزشـش باشد کم از قند!


نظر شما( )
?کاکتوس

شنبه 85/11/28  ساعت 10:12 صبح

سهراب سپهری 1385:

سهراب سپهری 1385:

هر کجا هستم، باشم به درک! من که باید بروم!

پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین، مال خودت!

من نمی دانم نان خشکی چه کم از مجری سیما دارد!

تیپ را باید زد! جور دیگر اما... کار را باید جست.

کار باید خود پول. کار باید کم و راحت باشد!

فک و فامیل که هیچ... با همه مردم شهر پی کار باید رفت!

بهترین چیز اتاقی است که از دسته چک و پول پر است!

پول را زیر پل و مرکز شهر باید جست!

سید خندان یه نفر! سوئیچم کو؟

چه کسی بود صدا کرد زورو؟


نظر شما( )
?کاکتوس

شنبه 85/11/28  ساعت 10:9 صبح

کی چه گلی دوست داره

کی چه گلی دوست داره :

نجار : گل میخک

دندان پزشک : گل مینا

دزد : گل شب بو

چشم پزشک : گل مژه

قصاب : گل گاو زبون

روزنامه فروش : گل کاغذی

پارچه فروش : گل اطلسی

و من گلی رو که بوی تو رو بده .


نظر شما( )
?کاکتوس

شنبه 85/11/28  ساعت 10:8 صبح

عشق از دیدگاه معلمین

_ عشق از دیدگاه معلمین

دبیر زیست:عشق مرضی است که میکروب آن از راه چشم وارد بدن میشود.

دبیر شیمی:عشق تنها اسیدی است که در قلب اثر دارد.

دبیردینی:عشق یک موهبت الهی است که خداوند برای بندگانش هدیه کرده است.

دبیر ریاضی:نسبت عشق به بدن مثل نسبت خون است به بدن.

دبیر فیزیک:جوان مانند آهنربایی است که هر عشقی را به طرف خود جذب میکند.

دبیر ادبیات:عشق باید مثل عشق لیلی و مجنون پاک باشد.

دبیر ورزش:عشق یک توپ فوتبال است که به دروازه ی هر قلبی اصابت میکند!!!


نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 85/11/24  ساعت 12:40 عصر

حق الترانزیت

حق الترانزیت

شنیدیم که وزارت انرژی و آب افغانستان در این روز ها با کشور های هسایه پیمان بسته است تا چهار هزار میگاوات برق از طریق افغانستان به کشور های دیگر انتقال یابد و کشور ما از حق ترانزیت آن بهره گیرد. فکر کردیم که شاید در پیمان چیزی به عنوان امتیاز برای افغانستان درج نشده باشد، حدس زدیم که شاید دولت ما و مردم ما در نظر دارند که وقتی سیم های برق از اینجا بگذرد  آنان در نقاط مختلف از طریق چنگک ـ که یک رسم معمول افغانی می باشد ـ حقوق ترانزیت خود را بگیرند.                    از آنجاییکه در هیچ گوشهء افغانستان جریان برق وجود ندارد، این احتمال هم وجود دارد که شاید این همه چهارهزارمیگاوات برق سهم ترانزیت گردد.


نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 85/11/24  ساعت 12:36 عصر

این هم عیدی پیش پیش !

این هم عیدی پیش پیش !

عید شد نونوار گردیدیم

خوش تر سال پار گردیدیم

بعد عمری خزان و بی برگی

اندکی هم بهار گردیدیم

الکی هم اگر که شد ، باشد

با خوشی ها تیار گردیدیم

با یه شلوار جین پوسیده

شکل آن پولدار گردیدیم

عید بود و چو پسته خندیدیم

چو به عکسش خمار گردیدیم

شاد و خرم  چو پول منزلها

دوبرابر ، سه بار گردیدیم

پشت چوبی پریده و ما نیز

شکر لله ، سوار گردیدم

شام اگر نیست ، بی خیالانیم

در کف این نهار گردیدیم

حال و حول و بخور بخور داریم

بدجوری بی قرار گردیدیم

نان گران شد ؟ نمی خوریمش ما

بد رقم بردبار گردیدیم

از عمل در هراس و در ترسیم

عاشقان شعار گردیدیم

چون که تایید می کنیم او را

مردم هوشیار گردیدیم

تویمان پر ز نور معرفتش

در برون گر نزار گردیدیم

در غزل خوانی و صفا کردن

بلبل شاخسار گردیدیم

هیچ چیزی ولی گران نشده

ما کمی در فشار گردیدیم


نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 85/11/24  ساعت 12:16 عصر

مگر مریضی؟!

مگر مریضی؟!

 

به خدا اگر بخواهم ز خدا به جز تو چیزی

همه هستی ام به پایت که برای من عزیزی

قسم خدای خوردن نه چنان گناه دارد

که ز دوستی ببری، که ز عاشقی گریزی

همه ثروتم نگاهت، سخنان گاه‌گاهت

به جهان چگونه سازم چو نیرزدم پشیزی

...

نشنیده ای که لیلی سر عاشقش چه ها کرد؟

ز جنون چنان نموده، تو نکن! مگر مریضی؟!


نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 85/11/24  ساعت 12:10 عصر

sms

SMS

 

من بیمارستانم نگران نشو . من تصادف کردم . تا فردا مرخص میشم . دکتر میگه شونت شکسته . دیگه خوب نمی شه باید برم یه برس دیگه بخرم !

میدونی چرا وقتی گریه میکنی چشمت رو می بندی؟
وقتی میخوای بخندی،وقتی میخوای کسی رو ببوسی وقتی میخوای تو رویا بری چشمت رو می بندی؟
چون قشنگترین چیزای این دنیا دیدنی نیستند!

ایشاالله با هم میرم بهشت تو بخاطر اینکه روی زمین یه فرشته بودی و من بخاطر اینکه با یه فرشته روی زمین دوست بودم.

فاصله ها : از نفرت تا علاقه یک محبت . از دشمنی تا دوستی یک لبخند . از جدایی تا پیوند یک قدم .
از دوری تا صمیمیت یک اس ام اس

از جلوی گل فروشی رد می شدم دیدم زیبا ترین گلش نیست SMSزدم ببینم کجایی

اگه به من 60 ثانیه وقت بدی بگی بگو... میگم تو 10 ثانیه اول به یادم باش و50 ثانیه رو میدم به تو...تا تو برام حرف بزنی چون تو برام مقدسی


نظر شما( )
?کاکتوس

سه شنبه 85/11/24  ساعت 12:8 عصر

نکته

نکته

پس از اعلام این خبر که تعداد قربانیان آلودگی هوا در ایران به 20 هزار نفر در سال میرسد دشمنان ایران به این نتیجه رسیدند که برای نابودی ما به جای جنگ یا تهدید نظامی و اقتصادی و فرهنگی فقط کافی است کمی صبر کنند !


نظر شما( )
?کاکتوس

دوشنبه 85/11/16  ساعت 1:31 عصر

به به چه بهتر!!

گرانی غول شد ، به به چه بهتر!

گدا خرپول شد ، به به چه بهتر!

 

و انـــــدام خلایـــــــــق از نداری

چنان مفتول شد ، به به چه بهتر!

 

بــه بـازار از کـــرامـــات تــورّم

ربا مقبول شد ، به به چه بهتر!

 

به مسکین طولِ قامت عرض گردید

و عرضش طول شد ، به به چه بهتر!  ( 1 )

 

سر سفره به جای نان سنگگ

پدر مأکول شد ، به به چه بهتر !

 

برای رفع حاجت (!) از عزیزان

هنر بامبول شد  ، به به چه بهتر !

 

به یک شب حاج نصرالله دلّال

حسابش فول شد ، به به چه بهتر!

 

جوان با صفــای خوب و رعنــا

به شر مشغول شد، به به چه بهتر!

  

عدالت در میـان خلق گـم گشت

شرف مجهول شد ، به به چه بهتر!

 

به جرم رتق و فتق کار مردم

نکو معزول شد ، به به چه بهتر!

 

به یمن پاچه خاری ها ، سرانجام

ببـو مسـؤول شد ، به به چه بهتر!

 

**************

1) همه ی این ها یعنی افقی شد و الحمدلله مرد


نظر شما( )
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

روزه گرفتن بعضی ها ...!
لباس فرم
هدفمند کردن یارانه ها
طنز نوروزی
مونتاژیات ادبی !
آنفولانزا
دوبیتی طنز
انواع پیغامگیر… گوش کنید!!
مجموعه شعر طنز...8
مجموعه شعر طنز...7
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

218776

بازدید امروز

30

بازدید دیروز

17


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

وبلاگ طنز کاکتوس

 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

بهار1388
زمستان1387
پاییز 1387
بهار1387
پاییز1386
تابستان1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1388
پاییز 1388

 لینک دوستان

با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!!
طنز نوشته های من
از قلم اندیشه تراوش می کند
یادداشت های من
کوراب
بازتاب نفس صبحدمان
حسین پناهی
دست نوشته های پراکنده من
شبکه علمی کشور

اشتراک