سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ طنز کاکتوس

 

از پرسیدن درباره نادانسته ها کوتاهی مکن؛ هرچند به دانش نامور شده باشی . [امام سجاد علیه السلام]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?کاکتوس

دوشنبه 85/11/16  ساعت 1:11 عصر

نظر سنجی بین المللی!

در یک نظر سنجی از مردم دنیا سوالی پرسیده شد و نتیجه جالبی به دست آمد از این قرار
 سوال : نظر خودتون رو راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟
 و ...هیچ کس نتوانست جوابی بدهد 
چون در آفریقا کسی نمی دانست غذا یعنی چه؟
 در آسیا کسی نمی دانست نظر یعنی چه؟
 در اروپای شرقی کسی نمی دانست صادقانه یعنی چه؟
 در اروپای غربی کسی نمی دانست کمبود یعنی چه؟
 در آمریکا کسی نمی دانست سایر کشورها یعنی چه؟؟؟؟

نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/11/15  ساعت 11:31 صبح

خانووم جون کمک!!!

 به یاد همه مردان سینه سوخته

هی میگم تو زندگی مشترک

همسرم ! کمک! کمک! کمک! کمک!

 

ولی تو تا اطلاع ثانوی

انگاری ضجه هامو نمیشنوی

 

آخه قربونت برم ، نوکرتم!

گوش بده به حرف شوهرت یه کم

 

چشم و هم چشمی بلای جون شده

قیمت ساده بودن گروون شده

 

پول داره عشقارو از بین میبره

بابا مرده شورو این پول ببره!

 

چرا زوم کردی که داغونم کنی؟

وسط دو راهی حیروونم کنی

 

غر نزن مخم داره تیلیت میشه

اطلاعات مخم دیلیت میشه

 

تو باید با اخلاقم سر بکنی

با ناز و عشوه منو خر بکنی

 

فرمون ماشین زندگی منم

حول بشم به تیر و جدول میزنم!

 

سوخت این ماشین تو هستی ، ناز من!

لازمت داره پدال گاز من

 

زندگی مثه اتوبان میمونه

مسیر کرج به تهران میمونه

 

وقتی که تو این مسیر داری میری،

نباید گاز ماشینو بگیری

 

اگه یه ماشین قراضه دستته،

سرعت 75 تا بستته

 

یا اگه ماکسیما با تو همدمه،

بالای صد تا بروونی هم کمه!

 

منظورم اینه که باید بشینی

قدرت جیبت و اول ببینی

 

دخل و خرجمون باید جوری باشه

سیستم زندگی از هم نپاشه

 

بی خیال !. خلاصه باید بدونی

همدلی بهتره از همزبونی

 

زندگی یعنی که وقتی داغونیم

بشینیم یه کیسه تخمه بشکونیم

 

جلوی تلوزیون قات بزنیم

کانالی به اشتراکات بزنیم

 

اینجوری میشه غم و مات بکنیم

پلان جدایی رو کات بکنیم!

 


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/11/15  ساعت 11:25 صبح

ادب

ادب

لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟

گفت: مگر خودتان خار و مادر ندارین!!!

    *     *     *

لقمان را گفتند : ادب از که آموختی؟

گفت: بتو چه! فضول عوضی!!!

    *    *    *

نکته:

۱- بر اساس مصوبه ی شورای عالی امنیت ملی در مورد رعایت رسانه ها در بیان مسایل مربوط به انرژی هسته ای ، پیشنهاد می شود در جهت هر چه کمتر کردن حساسیت ، در صورت استفاده ازشعار « انرژی هسته ای حق مسلم ماست » ، شعار فوق را به صورت :«  [...] [...] [...] [...] ماست» ،بنویسند!!!.

۲- دقت کردین در ایران تمام مدیران حاجی هستند!!!


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/11/15  ساعت 11:19 صبح

چه کسی بود......؟

چه کسی بود......؟

 

           اهل دانشگاهم

                                     حرفه ام حرافی است!!

جزوه ای دارم از عهد عتیق!

                                     مطلبش !!! بکر و عمیق

اهل دانشگاهم

                   مرکبم بود(( ژیا ن))

 

خوش خرامیدن را کبک از او می آموخت!

 

موتورش وقتی سوخت.

                             مکانیکها همه عاشق بودند!!

عاشق قطعه نو!

                    با دلار آزاد

                                   خانه شان ویلا با د!

                                                           هستی ام رفت به با د!!

اهل (( ته قیقاتم))

                      می زنم گاه سری

                                            به کلاس آزاد!!

تا کنم اهل و عیالم را شاد!!

 

حق تدریس مرا می دانی؟؟

                                    کمتر از کارگر افغانی!

وقت تدریس . مرا اندر مغز

                                   جریان دارد(( قرض))!

                                                                 نوسان دارد(( ارز))

عصر هنگام غروب

                          با تنی کوفته بر می گردم

حالتم یک جوری!

                          در کفم لقمه نانی ! عدسی! بلغوری!!

گوش من زنگی زد

                        چه کسی بود صدا زد(( استاد))

                                                                (( خانه ات خواهم داد))

اهل دانشگاهم

                  حرفه ام حرافی است

                                           ((باز بگم؟ یا کافی است؟؟))

 


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/11/15  ساعت 11:16 صبح

شصت وشش دو صفر

با مدرک لیسانس به کنجی خزیده ا م// از مدرکم چه سود که خیری ندیده ام

در کار لاف زنی دوره دیده ام // با قرض و قوله خط موبایلی خریده ام

رحمت به آن کسی که اس. ام. اس بنا نهاد //بر دست این فلک زده یک شغل توپ داد

 با شصت و شش دوصفر خودم حال می کنم// پیغام های عشقی ام ارسال می کنم

پیغام می دهم که منم مبتلای تو// برفرق کلّه ام بخورد صد بلای تو

هی لاف می زنم که چنینم و یا چنان// دارم دوبرج و چند هتل توی اصفهان

گرچه فقط به شهرک پردیس می روم// گویم به او مُدام به پاریس می روم

جشن عروسی ات به دبی می کنم به پا // آن برج اصفهان بشود مهرت ای بلا

ماه ِ عسل به شهر پکن می برم تو را// با کوپه های خوب ترن می برم تورا

یک وقت هم برای طرف ناز می کنم// این نکته در مسیج (message) خود ابراز می کنم

او هم زند مسیج که نازت نمی خرم// دل را برای یک نفر تازه می برم

پاسخ دهم که این غلطم را به دل نگیر// ای آن که کرده ای زمسیجت مرا اسیر

یک بوسۀ دو قبضه برات سِند (send) می کنم// عشق و مرام و معرفتم اِند (end) می کنم

القصّه شاغلیم و خداوند را سپاس// گرچه زپول قبض موبایلیم آس و پاس

اما از اینکه بر سرکاریم شاکریم//  ای شصت و شش دوصفرتورا سخت چاکریم

«جاوید» اگر مثال من علافی و پکر// یک شصت و شش دوصفربرای خودت بخر


نظر شما( )
?کاکتوس

یکشنبه 85/11/15  ساعت 11:10 صبح

آرش کمانگیر


نظر شما( )
?کاکتوس

چهارشنبه 85/11/11  ساعت 2:34 عصر

ما

این هم یه شعر جدید بخونین ببینین چه طوره!

 

 ما

ما مستِ میٍ میخانه ایم

لاجرم مثل شما دیوانه ایم!

صبحها دانشکده،عصرها درکوچه ها

اینچنین در نسل خود فرزانه ایم!

بارِدانش می بریم از هر کلاس

در همان هنگام که در خانه ایم!

نصف شبها کسب فرهنگ می کنیم

چون که مشغولِ چتِ رایانه ایم

عاشق اس ام اس و همراهمان

مُرده ی میس کالِ آن جانانه ایم!

جز به وقتِ ناخوشِ پایانِ ترم

با کتاب و جزوه ها بیگانه ایم!

بی خیال و بی حساب و بی کتاب

واقعا در این زمان دُردانه ایم!


نظر شما( )
?کاکتوس

چهارشنبه 85/11/11  ساعت 2:32 عصر

نکته!

  • ازدواج

یک قاضی درباره ازدواج چنین نظریه‌ای دارد:

ازدواج سه دوره دارد. در دوره اول مرد حرف می‌زند و زن گوش می‌کند. در دوره دوم زن حرف می‌زند و مرد گوش می‌کند. و در دوره سوم هر دو باهم حرف می‌زنند و قاضی گوش می‌کند!

  • نکته‌ها

پزشکان تنها افرادی هستند که می‌توانند اشتباهاتشان را دفن کنند!


نظر شما( )
?کاکتوس

چهارشنبه 85/11/11  ساعت 2:29 عصر

خدایا چرا من؟!

آرتور اَش (Arthur Ashe) ستاره سیاه پوست تنیس جهان که قهرمانى در مسابقات بزرگ و یمبلدون را در کارنامه درخشان ورزشی‌اش دارد، در سال ١٩٨٣ به دلیل خون‌آلوده‌اى که در هنگام عمل جراحى قلب به او تزریق کرده بودند، به مرض ایدز درگذشت. هنگامى که مشخص شده بود که او به بیمارى ایدز مبتلا گشته، هزاران نامه از سوى هوادارانش در سراسر جهان به منظور اعلام همدردى و حمایت برایش ارسال شد. در یکى از این نامه‌ها نوشته شده بود: «چرا خدا شما را براى گرفتار شدن به این بیمارى مهلک انتخاب کرده است؟»
آرتور اَش به این نامه چنین جواب داده بود: در سراسر جهان ٠٠٠/٠٠٠/٥٠ کودک شروع به بازى تنیس می‌کنند،    ٠٠٠/٠٠٠/٥ نفر بازى کردن تنیس را یاد می‌گیرند، ٠٠٠/٥٠٠ نفر تنیس باز حرفه‌اى می‌شوند، ٠٠٠/٥٠ نفر در مسابقات تنیس در سطوح مختلف بازى می‌کنند، ٥٠٠٠ نفر در مسابقات سطح بالا شرکت می‌کنند، ٥٠٠ نفر در مسابقات مقدماتى گرنداسلم (سطح بالاترین مسابقات تنیس که سالى چهار بار برگزار می‌شود) شرکت می‌کنند، ٥٠ نفر به مسابقه ویمبلدون راه می‌یابند، ٤ نفر به نیمه نهایى و ٢ نفر به مسابقه نهایى می‌رسند و بالاخره یک نفر برنده می‌شود.
وقتى من برنده مسابقه تنیس ویمبلدون شدم هرگز از خدا نپرسیدم «چرا من؟»
و امروز که در بستر بیمارى افتاده‌ام و درد سراپاى وجودم را گرفته نیز نباید از خدا بپرسم «چرا من؟

نظر شما( )
?کاکتوس

چهارشنبه 85/11/11  ساعت 2:28 عصر

نکات جالب انگیز

  • فقط تنبل‌ها معتقدند کاری را که می‌توان پس‌فردا انجام داد، نباید به فردا موکول کرد.
  • در یک میهانی، وقتی حوصله‌تان سر می‌رود امیدتان را از دست ندهید. همیشه این امید وجود دارد که به خانه‌تان بازگردید.
  • پاها و آرزوها را هرگز نباید از گلیم خود درازتر کرد.
  • تنها عیبی که برابری دارد این است که همه می‌خواهند با بالاتر از خود برابر شوند.
  • زندگی هیچ ارزشی ندارد، ولی در جهان هیچ چیز هم ارزش زندگی را ندارد.
  • انسان برای آن‌که حرف زدن را بیاموزد، به دو سال وقت نیاز دارد اما برای آموختن سکوت، پنجاه سال مهلت لازم دارد.
  • اغلب مردم 8 ساعت در روز برای به دست آوردن پول تلاش می‌کنند و 8 ساعت دیگر را صرف خرج کردن دو برابر پولی می‌کنند که به دست آورده‌اند. 8 ساعت باقی‌مانده را هم در این فکر هستند که چرا خواب‌شان نمی‌برد!
  • آلمانی‌ها معتقدند نظافت، توقفی ست بین دو کثافت.
  • پیری، عالی‌ترین دورهِ عمر یک انسان است ولی افسوس که خیلی بد تمام می‌شود.
  • در حقیقت، یک سوم آن چیزی که می‌خوریم برای ادامهِ زندگی کافی‌ست. دو سوم بقیه برای گذران زندگی پزشکان و داروسازان است.
  • پرخور، قبرش را با چنگال می‌کند. [یک مثل فرانسوی]
  • یک پزشک جراح، جراحی می‌کند ولی طبابت نمی‌داند. یک پزشک داخلی، طبابت می‌کند ولی جراحی نمی‌داند. یک پزشک روانکاو، نه طبابت می‌کند و نه جراحی. فقط، یک آسیب‌شناس (پزشک قانونی) است که هم طبابت می‌داند و هم جراحی می‌کند ولی دیگر خیلی دیر شده است.
  • منبع :کتاب آداب معاشرت برای همه!


    نظر شما( )
    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    روزه گرفتن بعضی ها ...!
    لباس فرم
    هدفمند کردن یارانه ها
    طنز نوروزی
    مونتاژیات ادبی !
    آنفولانزا
    دوبیتی طنز
    انواع پیغامگیر… گوش کنید!!
    مجموعه شعر طنز...8
    مجموعه شعر طنز...7
    [عناوین آرشیوشده]

    بالا

      [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

    بازدید

    218793

    بازدید امروز

    14

    بازدید دیروز

    33


     RSS 


     درباره خودم


     لوگوی وبلاگ

    وبلاگ طنز کاکتوس

     اوقات شرعی

     فهرست موضوعی یادداشت ها

     آرشیو

    بهار1388
    زمستان1387
    پاییز 1387
    بهار1387
    پاییز1386
    تابستان1386
    بهار 1386
    زمستان 1385
    پاییز 1385
    تابستان 1388
    پاییز 1388

     لینک دوستان

    با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!!
    طنز نوشته های من
    از قلم اندیشه تراوش می کند
    یادداشت های من
    کوراب
    بازتاب نفس صبحدمان
    حسین پناهی
    دست نوشته های پراکنده من
    شبکه علمی کشور

    اشتراک